39month 5day

ساخت وبلاگ
سلام مامان

خوبم خداروشکر، شما خوبین؟

چند وقته دیگه حتی دلم نمیخواد که بنویسم مامان

حتی دیگه نمیخوام که اروم بشم

خسته شدم مامان، خسته...

دیگه کم اوردم، بریدم، میدونم هربار این جملاتو تکرار میکنم

ولی مامان باور کن هربار بیشتر از قبل کم میارم خسته میشم میبرم ...

جدیدا دیگه هیچ حرفی هم ندارم فقط باید بشینم یجا خیره شم به یجا دیگه 

و فقط برات اشک بریزم فقط همین مامان

دلم برای با تو بودن تنگ شده، برای اذیت کردنت، برای خود خود خودت مامان

چقدر به سکوت نیاز دارم مامان به سکوتی مثل سکوت تو...

به ارامشی مثل خوابیدنت، چقدر دلم برای خوابیدن در کنارت دلم تنگ شده...

کاش میشد منم مثل تو بخوابم و دیگه بیدار نشوم.

این پنجشنبه هم گذشت امار پنجشنبه ها هم از دستم در رفته مامان

دوازده، اره دوازده همین پنجشنبه دوریه ...

مامان بریم بسوی نماز...

دوست دارم مامانم :(

دل نوشته ای برای مامانم...
ما را در سایت دل نوشته ای برای مامانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmanvmamanama بازدید : 123 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1396 ساعت: 19:33